نویسنده: محمدرضا افضلی




 

با خود آمد گفت ای بحر خوشی *** ای نهاده هوش ها در بیهشی
خواب در بنهاده‌ای بیداری‌ای *** بسته‌ای در بی دلی دلداری‌ای
توانگری پنهان کنی در ذل فقر *** طوق دولت بسته اندر غل فقر
ضد اندر ضد پنهان مندرج *** آتش اندر آب سوزان مندرج
روضه اندر آتش نمرود درج *** دخل‌ها رویان شده از بذل و خرج
تا بگفته مصطفی شاه نجاح *** السماح یا اولی النعمی رباح
ما نقص مال من الصدقات قط *** انما الخیرات نعم المرتبط
جوشش و افزونی زر در زکات *** عصمت از فحشا و منکر در صلات
آن زکاتت کیسه‌ات را پاسبان *** وآن صلاتت هم ز گرگانت شبان
میوه‌ی شیرین نهان در شاخ و برگ *** زندگی جاودان در زیر مرگ
زبل گشته قوت خاک از شیوه‌ای *** زان غذا زاده زمین را میوه‌ای
در عدم پنهان شده موجودی‌ای *** در سرشت ساجدی مسجودی‌ای
آهن و سنگ از برونش مظلمی *** اندرون نوری و شمع عالمی
درج در خوفی هزاران آمنی *** در سواد چشم چندان روشنی
اندرون گاو تن شهزاده‌ای *** گنج در ویرانه‌ای بنهاده‌ای
تا خری پیری گریزد زآن نفیس *** گاو بیند شاه نی، یعنی بلیس

ای دریای خوشی، ای آن که هوش‌ها را در بیهوشی‌ها قرار داده‌ای، ای آن که بیداری را در خواب قرار داده‌ای و آرامش دل را به پریشانی دلی بسته‌ای و از طریق افعال و احوال متضاد، مشیت خود را به بندگان نشان می دهی. ای خدایی که توانگری و مُکنت را در خواری فقر نهفته می‌سازی و طوق اقبال را به زنجیر فقر می‌بندی. اضدا در دل یک دیگر نهفته شده‌اند، چنان که آتش در آب سوزان سرشته شده و یا گلشن در آتش نمرود نهفته شده و یا فزونی و درآمدها در دل بخشش‌ها و هزینه کردن‌ها نهفته آمده است. از این رو، پیامبر فرموده است: «ای صاحبان نعمت، بخشندگی مایه سودمندی است. هرگز ثروت از دادن صدقات کاستی نمی‌گیرد. همانا دادن خیرات و مبرّات، با صاحب خود نکو پیوندی دارد». یعنی هرچه بیشتر صدقه دهی، مالت محفوظ‌تر می‌ماند. چنان که رشد و افزایش سیم و زر با زکات صورت می‌گیرد و صیانت نفس از آلوده شدن به زشتی و فعل حرام، به وسیله‌ی نماز حقیقی حاصل می‌شود که اشاره دارد به آیه ی 45 سوره «عنکبوت»: (... إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ...). موجودی در عدم پنهان شده است؛ یعنی در قالب صوری انسان که نیست هست نماست، حقیقتی پنهان شده است. آهن و سنگ ظاهراً وجودی تیره و منکدر دارند، اما بر حسب باطن در وجود آنها نور و روشنی وجو.د دارد و شمع جهان‌اند.
مثال دیگر: خداوند در دل هر ترسی هزاران ایمنی تعبیه کرده است و در درون سیاهی چشم، روشنی بسیاری نهاده است. تا خر پیری مانند ابلیس تنها جسم انسان را نظاره کند و از حقیقت باطنی بس گران‌قدرِ انسان برمد و روح لطیف شاهوار انسان را نبیند.
منبع مقاله :
افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی، قم: مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، چاپ اول